مثــــــل دریا

تارنمای برای دوستداران شعر ، تصنیف و ترانه های ماندگار این سرزمین اهورایی ( لطفاْ ازقلم - فونت- BLotus و یا BZar استفاده کنید )

مثــــــل دریا

تارنمای برای دوستداران شعر ، تصنیف و ترانه های ماندگار این سرزمین اهورایی ( لطفاْ ازقلم - فونت- BLotus و یا BZar استفاده کنید )

نگاه معلم ( مجتبی کاشانی)

kashani

 

مجتبی کاشانی در سال 1327 در خانواده ای معمولی در مشهد به دنیا آمد . پس از اخذ دیپلم جهت ادامه تحصیل در رشته اقتصاد وارد دانشگاه شیراز شد . و در سال ا356 فوق لیسانس خود را از مرکز مطالعات مدیریت وابسته به دانشگاه هاروارد دریافت نمود و در سالهای 1356و 1367و 1369، به ترتیب دوره های مدیریت صنعتی ،‌مهندسی صنایع و کنترل کیفیت فراگیر را در ‍ژاپن گذراند . حس نوع دوستی و عدالت خواهی از مواردی بوده که همیشه او را تحت تاثیر قرار میداده و این را در همه آثارش می توان مشاهده نمود .
او در شعر نو هم به موفقیت هایی رسید.تاکنون هفت کتاب با نام های : از خواف تا ابیانه ،‌بارن عشق ، به آیندگان ، روزنه ، پل ، عشق بازی به همین آسانی ست ،‌خویشتن را باور کن و دو کتاب در رابطه با مدیریت : از گاراژ تا کلینیک ، نقش دل در مدیریت، از این مدیر فیلسوف و شاعر منتشر شده . کاشانی مدیر صنعت و مشاور صنعت بود و با همه خشونت ها صنعت ،‌او یک شاعر بود . کاشانی می گوید :‌ به دلیل اینکه هنر و کار از هم جدا شده اند ما اکنون با مشکل رو به رو هستیم و یکی از خصوصیاتی که در کمتر هنرمندی می توان یافت ، الفت دادن و گره زدن شعر با جریانات زندگی اجتماعی است

madrese eshgh

شعر : نگاه معلم( مدرسه عشق )

شاعر : زنده یاد مهندس مجتبی کاشانی ( سالک)

 

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه
 ای می 
سازیم
که در آن همواره اول صبح
                                           

به زبانی ساده
مهر تدریس کنند،
و بگویند خدا
خالق زیبایی
و سراینده عشق
آفریننده ماست.
مهربانیست که ما را به نکویی
دانایی
زیبایی
و به خود می
 
خواند
جنتی دارد نزدیک، زیبا و بزرگ
دوزخی دارد- به گمانم
کوچک و بعید
در پی سودا نیست
که ببخشد ما را
و بفهماندمان،
ترس ما بیرون از دایره رحمت اوست

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه
 ای می 
سازیم
که خرد را با عشق
علم را با احساس
و ریاضی را با شعر
دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس کنند

لای انگشت کسی
قلمی نگذارند
و نخوانند کسی را حیوان
و نگویند کسی را کودن
و معلم هر روز
روح را حاضر و غایب بکند
و به جز ایمانش
هیچکس چیزی را حفظ نباید بکند
مغزها پرنشود چون انبار
قلب خالی نشود از احساس
درس
 
هایی بدهند
که به جای مغز، دلها را تسخیر کند.
از کتاب تاریخ
جنگ را بردارند
در کلاس انشاء
هر کسی حرف دلش را بزند
«غیرممکن» را از خاطره
 
ها محو کنند
تا، کسی بعد از این
باز همواره نگوید: «هرگز»
و به آسانی همرنگ جماعت نشود.

زنگ نقاشی تکرار شود
رنگ را در پائیز تعلیم دهند
قطره را در باران
موج را در ساحل
زندگی را در رفتن و برگشتن
از قله کوه
و عبادت را در خدمت خلق
کار را در کندو
و طبیعت را در جنگل و دشت.
مشق شب این باشد
که شبی چندین بار
همه تکرار کنیم:
عدل
آزادی
قانون
شادی...
امتحانی بشود
که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر
عاشق و آگه و آدم شده
 
ایم
در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه
 ای می 
سازیم
که در آن آخر وقت
به زبانی ساده
شعر تدریس کنند
و بگویند که تا فردا صبح
خالق عشق نگهدار شما.

 

 می‌شود، سبز بود با یک برگ

می‌شود، شد بهار با یک گل

از دل یک شکوفه شادی کرد

دل به سودای یک شقایق داد

نظرات 10 + ارسال نظر
حدیث سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 17:45 http://www.onlyforlove.blogfa.com

سلام دوست من
وبلاگ زیبایی داری
قالبت هم خیلی با مزه هست
دوست داشتی به من هم سر بزن
برات آرزوی موفقیت میکنم
در پناه حق

مرسی- باز هم یه سر بزن

و بهاری که ... یکشنبه 24 آبان 1388 ساعت 09:47 http://1541sh.persianblog.ir/

سلام
بسیار زیبا بود... دست شما در د نکنه... زیباترین و دل انگیز ترین شعر نویی بود که خواندم.

خودمم هنوز نشناختم دوشنبه 13 اردیبهشت 1389 ساعت 00:57

اخ که چقدر زیبا بود...

امیر جمعه 7 خرداد 1389 ساعت 11:22

واقعاً عالی بود میتونم بگم بی نظیر بود. و قطره اشکی بر چشمم جاری شد. دستتون درد نکنه بخاطر این حرفهای قشنگ. این حرفها آرزوی قلبی من هست و من بزرگترین آرزوم اینه که همچین مدرسه ای بسازم و همیشه با خودم عهد کردم اگه روزی به این توان مالی برسم همچین مدرسه ای میسازم که دانش آموز وقتی از مدرسه میره دلتنگش باشه و لحظه شماری بکنه واسه بازگشت به مدرسه. نه اینکه وقتی زنگ میخوره چنان بطرف خیابون بدوه که آدم فکر کنه زندانی بوده. واقعاً تشکر میکنم و برای شما معلم عزیز و زحمتکش آرزوی موفقیت در تعلیم و تربیت دانش آموزان باشعور دارم.خدانگهدار

هستی دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 09:38 http://sweetheartassistant.mihanblog.com

سلام
شعری که تو وبلاگتون گزاشتید واقعا قشنگه
در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای میسازیم

واقعا پر معنا و قشنگ بود
امیدوارم بازم ازین شعرا تو وبلاگت بزاری
گاهی به ما هم سری بزنید
خوشحال میشیم

http://sweetheartassistant.mihanblog.com/
موفق و پیروز باشید

امیر شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:06

روحش شاد عالی بود

محم جمعه 24 تیر 1390 ساعت 10:26

در پی سودا نیست


سودائیست !!!!!! درسته

حسین چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 14:36

اصل این شعر ، سروده فضل ا... قاسمی است که در سال هفتاد رتبه اول فرهنگیان کشور را کسب نمود . خیلی ها _ از جمله در همین وبلاگ _ آن را کپی کردند و به نام خود منتشر کردند . این شعر را می توانید در وبلاگ ایشان به نشانی http://lahzehayeabi.parsiblog.com/
بخوانید .

فاطمه جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 10:38 http://www.lovegod1234.blogfa.com

سلام.واقعا ممنون من خیلی دنبال این شعر گشتم

sara سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 18:07

سلام این شعر واقعا زیباست تاحالا چند بار تو مدرسه خوندمش امسال هم که سال اخر مدرسه مه حتما میخونم. سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد