ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
شعر: فریاد
شاعر: مهدی اخوان ثالث
خواننده: استاد شجریان
مهدی اخوان ثالث در سال 1307 در مشهد به دنیا آمد . وی پس از تحصیل در رشته آهنگرى ، هنرستان را به پایان برد و به کار آهنگرى مشغول شد. سپس وارد رشته ادبى دبیرستان شاهرضا شد و در پایان سال به تهران آمد و براى نظام وظیفه معافى دو ساله گرفت و به استخدام آموزش و پرورش روستایى درآمد و براى تدریس به یکى از روستاهاى ورامین رفت. اخوان در سال 1329 با دخترعمویش ازدواج کرد و سال بعد براى کار معلمى به لویزان تهران آمد و در همین سال مجموعه شعرهاى کلاسیکش را که اغلب در قالب غزل بود، با عنوان «ارغنون» منتشر کرد.وی در سال 1332 مدال طلاى مسابقه شعر فستیوال جوانان دموکرات را دریافت کرد و به کشور رومانى دعوت شد که به این سفر نرفت.
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز.
هر طرف می سوزد این آتش،
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود.
من به هر سو می دوم گریان،
در لهیب آتش پر دود؛
وز میان
خنده هایم تلخ،
و خروش گریه ام ناشاد،
از دورن خسته ی سوزان،
می کنم فریاد ، ای فریاد ! ی فریاد!
خانه ام
آتش گرفته ست ، آتشی بی رحم.
همچنان می سوزد این آتش ،
نقشهایی را که من بستم به خون دل،
بر سر و چشم در و دیوار ،
در شب رسوای بی ساحل.
وای بر من ، سوزد و سوزد
غنچه هایی را که پروردم به دشواری،
در دهان گود گلدانها ،
روزهای سخت بیماری.
از فراز بامهاشان ، شاد ،
دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب،
بر من آتش به جان ناظر .
در پناه
این مشبک شب .
من به هر سو می دوم ،
گریان ازین بیداد.
می کنم
فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد!
وای بر
من ، همچنان می سوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛
و آنچه دارد منظر و ایوان.
من به دستان پر از تاول
این طرف را می کنم خاموش،
وز لهیب آن روم از هوش؛
ز آندگر سو شعله برخیزد ، به گردش دود.
تا سحرگاهان ، که می داند، که
بود من شود نابود.
خفته اند
این مهربان همسایگانم شاد در بستر،
صبح از من مانده بر جا مشت خکستر ؛
وای ،
ایا هیچ سر بر می کنند از خواب،
مهربان همسایگانم از پی امداد ؟
سوزدم
این آتش بیدادگر بنیاد .
می کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد!